مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:23715 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:24

وجود امام در زمينه حفظ سنت پيامبر به چه دليل لازم است؟
وجود امام، نه تنها در جلوگيري از اختلاف در اصول و فروع مفيد و ضروري است، بلكه وجود وي در مرحله ديگر كه خطرناكتر از اختلاف در اصول و فروع است، به صورت ضروري تري تجلي ميكند زيرا:
يكي از بلاهاي بزرگي كه جامعه اسلاميپس از درگذشت پيامبر (ص) با آن روبرو شد، موضوع داغي بازار جعل حديث بود، و جاعلان حديث و تاريخ، با انگيزه هاي گوناگون وارد اين ميدان شدند. برخي از يهوديان و مسيحيان مسلمان نما مانند: كعب الأحبار و يا وهب بن منبه روي عداوتي كه با اسلام داشتند، يك رشته اسرائيليات ومسيحيات را وارد تاريخ اسلام نمودند، گروهي از مسلمانان ضعيف الايمان به تحريك خلفا و امراي وقت و يا به خاطر شهرت و مقام خواهي يا انگيزه هاي ديگر دست به جعل حديث زدند. اينك مشروح اين قسمت:
گروه منافق، چه آنهايي كه مشرك بودند و مسلمان نما شدند، و يا آنهايي كه از آئين يهود و مسيح پيروي ميكردند، سپس به عللي به اسلام تظاهر نمودند، ضربه هاي سنگين بر علوم و معارف اسلام وارد آوردند. آنان با ادخال خرافات اسرائيل و مسيحي و يا جعل حديثي از زبان پيامبر گرامي، چهرة فرهنگ اسلام را دگرگون كرده وآنچه را كه روح تعاليم اسلام از آن بيزار است در فرهنگ اسلام وارد ساختند و به خورد جامعه عوام و ساده لوح مسلمان دادن و مردم بر اثر خوش بيني به بيان شيرين و قيافة جذّاب و روحاني آنان تصور كردند كه آنچه از آنان ميشنوند، همگي حق و حقيقت است. اينجا ست كه لزوم وجود امام معصوم و پيراسته از گناه و اشتباه كه بر متن صراط مستقيم اسلام باشد، كاملاً احساس ميگردد، تا مردم در پرتو مراجعه به وي، حق را از باطل و حقيقت را از مجاز باز شناسند. نه تنها در موقع مراجعة مردم حقايق را بازگو كند، بلكه بسان صاعقة آسماني، ريشه اين نوع احاديث مجعول و منقولات باطل و افكار بي پايه را بسوزاند و جامعه را از دست اين نوع جاعلان حديث و دروغ پردازان تاريخ، برهاند.
در دوران خلفاء كه شعاع اسلام اكثر اقطار را فرا گرفته بود، و تمام قدرتهاي مخالف را در خود هضم نموده و بر بيشتر نقاط معمور سايه انداخته بود، گروهي از احبار يهود و بزرگان مسيحيت، مانند: كعب الاحبار و وهب بن منبه و عبدالله بن سلام و ابن جريح و… در لباس اسلام و ايمان، ضررهاي غير قابل جبراني بر اسلام وارد ساختند. آنان خود را داخل در جمع صحابه و تابعين نموده و خرافات و روايات خالي از حقيقت را در ميان مسلمانان، پخش نمودند و كتب تفسير و حديث را با افكار اسرائيلي مملوّ ساختند (مقدمه ابن خلدون/416)
مدت ها همين اسرائيليات و مسيحيات، سايه هاي شوم خود را بر افكار مسلمانان افكنده و قرن ها به صورت حقايقي تلقي ميگرديد. سمره بن جندب، به نام صحابي پيامبر گردانندة دستگاه تبليغاتي معاويه بود. او با اخذ چهار صد هزار درهم، شأن نزول دو آيه را دگرگون ساخت. آيه (سورة بقرة/207) را كه دربارة جانبازي علي (ع) در ليلة المبيت (شبي كه امير مؤ منان، در خوابگاه پيامبر خوابيد) نازل شده بود، از فضائل قاتل امير مؤمنان،ابن ملجم خواند و گفت كه اين آيه در حق وي نازل گرديده و آيه زير را كه در مذمّت منافقان وارد شده است، دربارة علي (ع) دانست و گفت: منظور از اين آيه ابو تراب است. اينك متن آيه:
‹‹وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يُعجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الحَيواةِالدُّنيا وَ يُشْهِدُ اللهَ عَلي ما فِي قَلْبِهِ وَ هُوَ اَلَدُّ الخِصام . ›› بقره/ 204
گفتار و تظاهرات برخي از مردم، در زندگي دنيا ترا خوشحال ميكند، و او خدا را گواه ميگيرد كه آنچه ميگويد با عقيدة قلبي او مطابق است، در صورتي كه او از سرسختترين دشمنان ميباشد.
او با وقاحت هر چه تمامتر، در حضور هزاران نفر از مسلمانان شام كه از اوضاع رسالت و مقام علي (ع) در پيشگاه خدا و پيامبر وي آگاهي نداشتند، به چنين جنايتي دست زد و آنان را براي ريختن خون علي (ع) و شيعيان وي تشنه ساخت. بر اثر تبليغات همين منافقان مسلمان نمابود كه ملت شام، سيل آسا به جنگ علي (ع) رفتند و پس از دادن 125 هزار كشته و كشتن 65 هزار نفر از سربازان فداكار علي (ع) از طريق حيله و تزوير، از يكديگر فاصله گرفتند.
اينجاست كه انسان به ارزش يكي از گفته هاي نغز و جالب امير مؤمنان دربارة منافقان، پي ميبرد. وي دربارة اين دسته از منافقان كه در لباس صحابه پيامبر بودند، چنين ميفرمايد:
‹‹ وَلَوْ عَلِمَ النّاسُ اَنَّهُ مُنافِقٌ كَذّابٌ لم يقبلو منه ولم يصدق ولكنهم قالوا هذا قد صحب رسول الله و رآه و سمع منه و اخذ عنه وهم لا يعرفون حاله›› (نهج البلاغه، /205)
اگر مردم يك چنين افرادي را ميشناختند كه آنان منافق و دروغگو هستند، هرگز آنها راتصديق نكرده و سخن آنها را قبول نمينمودند، ولي مردم، فريب صحابي بودن آنان را خورده و با خود ميگفتند كه اينان پيامبر خدا را ديده اند و حقايقي از او شنيده و اخذ كرده اند. و هرگز سخني بر خلاف حقيقت نميگويند، در صورتي كه از وضع و حال اين دسته آگاهي ندارند.
ابو هريره سه سال از عهد رسالت را درك كرده به قدري افسانه و غرائب از زبان رسول خدا وضع نمود كه عمر را سخت ناراحت ساخت، تا آنجا كه او را با تازيانة خود ادب كرد و گفت: حق نداري حديثي از پيامبر نقل كني، والا به سرزمين پدرانت (دوس) تبعيد ميشوي. روزي در محضر علي (ع) سخن از ابو هريره به ميان آمد، حضرت فرمود:‹‹ اكذب الناس علي رسول الله ››(كتاب ابو هريره /27) دروغگوترين مردم از زبان رسول خداست.
اينها نمونه هايي از سيئات و ضررهاي جبران ناپذير رجال منافق صدر اسلام است. و اگر به خساراتي كه از ناحيه سائر منافقان به آئين گراميما وارد آمده رسيدگي كنيم، بدون ترديد گفتار خدا را در آيه شريفه: ‹‹ هم العدو، فاحذر هم ›› منافقون /4 تصديق نموده و همواره از خدا خواهيم خواست كه جامعه را از شرّ آنان مصون و محفوظ بدارد.
اين گزارش كوتاهي از فعاليتهاي ضد اسلاميمنافقان و دروغ پردازان، در صدر اسلام بود. اگر نظر به اعصار بعدي بيفكنيم و از دروغ پردازي صدها جاعلان حديث و تاريخ كه خوشبختانه نام و خصوصيات گروهي از آنان در كتابهاي رجالي آمده است (مانند ميزان الاعتدال تأليف ذهبي) آگاه كرديم، به روشني از خسارت عظيميكه از اين عناصر سود جو و شهرت طلب بر اسلام وارد شده است، آگاه خواهيم بود و به لزوم وجود امام معصوميكه خود در صراط مستقيم باشد و رفتار و گفتار او ميزان حق و باطل گردد، به خوبي اذعان خواهيم كرد.

پيشوايي از نظر اسلام
آية الله جعفر سبحاني

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.